بیولوژی

Friday, November 17, 2006

امید هایی برا ی درمان بیماران دیستروفی ماهیچه



به تازگی دانشمندان ایتالیایی قدم بلندی در جهت درمان "دیستروفی ماهیچه" برداشته اند. دیستروفی ماهیچه بیماری ژنتیکی ارثی هست که از هر 3500 نوزاد یکی به آن مبتلا می شود، و تقریبا همیشه پسران را درگیر می کند. این نقص ژنتیکی در اثر موتاسیونی در پروتیین دیستروفین ِ سلول ماهیچه ای ایجاد می شود. پیش از این محققان برای درمان این بیماران تلاش خود را بر روی فرستادن کپی سالمی از این ژن ِ اشتباه به درون سلول ماهیچه ای متمرکز کرده بودند، که در هر حال چندان موفق نبود. اما همین دو روز پیش بود که خبر بسیار جالبی از یافتن نوعی درمان با استفاده از سلولهای بنیادی به گوش رسید.

آقای جولیو کاسیو و همکارانش از موسسه ی تحقیقاتی در ایتالیا، دستاورد متفاوتی داشته اند. آنها گروهی از سلولهای بنیادی ، به نام مزانژیوبلاست را جدا کرده اند که قادرند به طور نرمال سلول های ماهیچه ای را در دیواره ی رگ ها تولید کنند. اگر سلولهای یک سگ سالم به درون جریان خون سگی با بیماریcanine که مشابه دیستروفی میباشد، تزریق شود سلول ها به طرف ماهیچه ها مهاجرت کرده و جانشین بافت ماهیچه ی معیوب می شوند.

کاسیو می گوید : "ما پروتوکل جدیدی را برای سگ هایی که دیستروفی داشته اند اجرا کردیم . سلول های نرمال بنیادی به درون رگ های این سگ ها جاری شد و پس از 5 تزریق ما متوجه شدیم که این سگ ها تا حدی در توانایی راه رفتن پیشرفت داشته اند."

سلولهای بنیادی که استفاده شده از رگ گرفته شده و به همین دلیل بنابر سرنوشت طبیعی شان، تمایل به تبدیل شدن به ماهیچه ی صاف را دارد. اما مشاهده شده است که در حالت طبیعی سلولهایی تمایل پیدا می کنند که دیواره رگ را ترک کنند و وارد بافت مجاور شوند. چنانچه این بافت ماهیچه اسکلتی باشد این سلول ها توانایی تطبیق دادن خود با سرنوشت جدیدی را پیدا می کنند وتبدیل به سلول ماهیچه اسکلتی می شوند.

سلولهای مزانژیوبلاست می توانند دیواره ی رگ را قطع کنند ، وارد ناحیه ای بشوند که ماهیچه در حال تشکیل است و به فیبر های ماهیچه ای بپیوندند. به دلیل اینکه آنها نرمال هستند، فرم طبیعی ژن دیستروفین را بیان می کنند که در سلولهای بیمار وجود ندارد و فیبر هایی که به تازگی شکل گرفته اند نیروی انقباضی طبیعی پیدا می کنند و درمجموع بهبود قابل مشاهده ای در تحرک سگ دیده می شود.

در ادامه کاسیو بیان می کند که ماندگاری این اثر به درستی مشخص نشده. سگ هایی که تا کنون معالجه شده بیش از سال تحت مراقبت بوده اند و خوشبختانه هنوز سالم اند. اما گفتنی است که هیچ اطلاعاتی در رابطه با زمان های طولانی تر در دست نیست.

منبع از رادیوی نیچر

خلاصه متن مقاله ی این پژوهش

Thursday, November 02, 2006

احیای یک رتروویروس پس از 5 میلیون سال




ویروسی کهن سال می تواند ما را در درک نقش رتروویروسها برای ایجاد سرطان یاری دهد

دانشمندان فرانسه ویروسی که متعلق به 5 میلیون سال پیش بود را بازسازی کردند. باقی مانده های این ویروس در ژنوم انسانی یافت شده است. این ویروس ِ کهن سال میتواند به ما در فهم چگونگی مشارکت این باقی مانده ها در ایجاد سرطان کمک کند.

این ویروس از خانواده رتروویروس ها است. رتروویروس ها می توانند کپی هایی از ماده ژنتیکی خود را وارد د.ن.ا ما بکنند.
احتمالا میلیون ها سال پیش این ویروس تخمک و اسپرم اجداد پریمات ِ ما را آلوده کرده است و تعداد بیشماری از کپی های ماده ی ژنتیکی خود را درون ژنوم وارد کرده است. آثار این کپی ها در ژنوم انسان را "رتروویروس انسانی درون زاد" یا به طور خلاصه HERVs می نامند.

امروزه کپی های "رتروویروس انسانی درون زاد" قریب به 8% از ژنوم ما را اشغال کرده است اما دانشمندان هرگز مشاهده نکرده اند که این قطعات بتوانند خود را به ویروس بیماری زای جدیدی تبدیل کنند. با این حال، اکنون گروه تخقیقانی "Thierry Heidmann " از موسسه ی Gustav Roussy ، توانسته یکی از این رتروویروس ها را دوباره به زندگی برگرداند. آنها این ویروس را ققنوس نامیده اند. ققنوس نام پرنده ای افسانه ای است که از خاکستر خود زاده می شود.


چگونه ویروس کهنه سال از میان خاکستر خود برخواست؟

تیم تحقیقاتی Thierry Heidmann تحقیقات خود را بر روی نوع خاصی از رتروویروس که کمتر از 5 میلیون سال پیش سلول های انسانی را آلوده کرده بود، متمرکز کردند. این ویروس در حدود 30 کپی از خود را در ژنوم جدید انسانی به ارث گذاشته است. این کپی ها در طول زمان و با جهش هایی که بر روی آنها صورت گرفته اندکی از هم متفاوت شده اند. محققان با مقایسه این توالی های جهش یافته، توالی د.ن.ا یی را بازسازی کردند که به اصل ویروس نزدیکی بیشتری دارد.

این گروه سپس از د.ن.ا دو HERVS استفاده کرد و موتاسیون های خاصی را در آن طراحی کردند تا کپی ای از ققنوس اصل را بسازند. سپس آن را وارد سلول های انسانی کردند تا رفتارش را مشاهده کنند.

ویروس کهن سال قادر به همانند سازی و ساخت ویروس های جدید بود. همچنین این ویروس قادر بود سلول های سالم را آلوده کند و ژنوم خود را وارد ژنوم آنها کند.

این ویروس کهن سال می تواند در فهم اینکه چگونه رتروویروس ایجاد سرطان می کند به ما کمک کند. دانشمندان دریافته اند که سلولهای تومور های خاصی دارای پروتیین های رتروویروسی یا خود ویروس هستند. اگر پژوهشگران ویروس فعال را داشته باشند، قادر خواهند بود آزمایش کنند که آیا حقیقتا آلودگی سلول با رترو ویروسها بیماری را تسریع می کند یا نه.

منبع خبر



Monday, October 23, 2006

از بین بردن پارکینسون به قیمت افزایش شانس تومور مغزی


نشانه های بیماری پارکینسون در موش، به توسط سلول های بنیادی از بین برده شده است.اما در کنار این خاصیت فوق العاده شفا بخشی خطر ایجاد سرطان ممکن است مانعی در راه ادامه این روش درمانی برای انسان باشد.

در بیماری پارکینسون نرون هایی که تولید نوروترنسمیتر ِ دوپامین می کنند از بین برده می شوند. و این سبب ایجاد مشکلات حرکتی و تعادلی می شود. بیشتر درمان ها متمرکز بر روی داروهایی است که دوپامین را دوباره به بدن وارد می کند. اما محققان مشتاق اند که به کمک سلولهای بنیادی درمان های طولانی مدت را توسعه دهند.

اما بر طبق آنچه تا کنون به دانشمندان ثابت شده است، تولید مقدار کافی از هر نوع سلول کار مشکلی است. چندین نوع نورون دوپامین وجود دارد و فقط عده ای از آنان کار خاص را انجام می دهند. به زبانی دیگر، همه ی نورون های ترشح کننده ی دوپامین یکسان خلق نشده اند.

تکنیک گلد من و گروه تحقیقاتی اش


این تیم تحقیقانی ابتدا مقداری از بافت مغز میانی فتال ( جنینی که بیشتر از 8 هفته دارد) که سلولهای دوپامین در آن در ساخته می شود را برداشتند و سلول های گلیال را از آن خارج کردند. نقش معمول این سلول های گلیال پشتیبانی و برقراری رشد نورون ها است. آنها سپس سولهای بنیادی را در این محیط غنی از گلیا کشت دادند.

گلدمن می گوید: " آنچه ما واقعا سعی می کنیم انجام دهیم، تقلید از محیط تکوین سلول های مغز است. بدین طریق می توان اثر تولید نورون های تولید کننده ی دوپامین را بالا برد و همچنین سلولها را به سمت تولید نوعی از نورون های دوپامین برد که مطلوب ما است."

این تکنیک موثر بود. وقتی نورون های دوپامین جدید به مغز موش هایی با بیماری پارکینسون انتقال داده شدند، حیوان ها تقریبا به طور کامل بهبود یافتند. گلدمن اذعان می کند که نتایج مثبت واقعا قابل توجه بودند و جانوران تقریبا به حالت طبیعی خود بازگشتند.

اما این کار میتواند مضراتی هم داشته باشد. هر سلول بنیادی انتقال داده شده همچنین می تواند حامل سولهایی باشد که نتوانسته اند نرون شوند و بی تمایز باقی مانده اند. این سلول ها به تقسیم ادامه می دهند و می توانند به تومور تبدیل شوند. البته موش های این تحقیق قبل از اینکه چنین تومور هایی دیده شود کشته شده اند.

برای جلوگیری از این اثر کشنده ی سلولهای بنیادی، این تیم تحقیقاتی در حال تحقیق روی این روش هستند که ابتدا سلول ها را ذخیره کنند و سپس سلول های تمایز یافته را از آنها جدا کنند.


منبع خبر

Tuesday, October 17, 2006

خودکشی، مرتبط با بیماری های روانی یا رسپتور سروتونین ؟




محققان مغز و اعصاب می گویند : " شواهد رو به رشدی وجود دارد که خودکشی تنها نتیجه ی ناهنجاری های روانپزشکی نیست."

بر طبق مطالعاتی که در 15 اکتبر (23 مهر) در همایش سالانه علوم اعصاب در شهر آتلانتا ی گرجستان ارائه شد،مشخص گردید که تغییرات بارزی در مغز افرادی که اقدام به خودکشی می کنند صورت می گیرد، که بی رابطه با هر گونه بیماری مغزی است که آنها احتمالا از آن رنج می برند.

نتیجه این تحقیق انجام شده از چند نظر سودمند است. اول اینکه، با این اطلاعات می توانیم آزمایشاتی برای سنجش ریسک خودکشی در افراد مختلف طرح کنیم. دوم اینکه، می توان توضیحی برای علت ریسک بالای خودکشی در بیماران SSRI یافت. این بیماران مقدار سروتونین شان بسیار بالا است.

اگرچه هنوز محققان نمی دانند که این مقدار زیاد سروتونین علت خودکشی کردن است یا از اثرات آن، این تحقیق پیشنهاد می کند که بعضی اشخاص به دلیل تفاوتی در ساختار یا شیمی مغزشان در معرض خطر بالای خودکشی کردن هستند.



SSRI= (a common form of anti-depressant)


منبع خبر




تاریخ انتشار خبر: 16 اکتبر 2006

Friday, September 23, 2005

استروئيد هاي آزاد





زماني تصور مي شد كه هورمون هاي جنسي استروئيدي بوسيله انتشار ،آزادانه از غشا همه سلول ها عبور مي كنند و تنها سبب ايجاد تغيير در نسخه برداري ژنتيكي سلول هايي مي شوند كه آمادگي پاسخ گويي به آنها را دارند. اما تقريبا همه ي استروژن و اندروژن هايي كه در خون گردش مي كنند به پروتين هاي بزرگ اتصال يافته اند. و واضح است كه با اين شكل قادر به ورود آزادانه به سلول ها نيستند. محقققان دانشگاه آرهوس دانمارك و مكس دلبورك ،مركز پزشكي ملكولي در برلين ، رسپتوري به نام مگالين را در سطح سلول هاي توليد مثلي تشخيص داده اند.

اين رسپتور سبب مي شود كمپلكس پروتيين- رسپتور در سلول فرو برده شود، كه در آنجا پروتيين متصل شده باز يافت مي شود و استروئيد آزاد مي شود تا كار خود را انجام دهد.

گفتنی است که حذف ژن مگالين در موش سبب صدمه زدن به تكامل جنسي ميشود .



منبع خبر

سلول هاي بنيادي موش قلب گوسفندان را شفا مي دهند





آزمایشات اخیر ثابت کرده اند که سلولهاي بنيادي موش ميتوانند به بهبود قلب هاي صدمه ديده گوسفندان كمك كنند. اين آزمايش بين گونه اي مرحله ي ديگري در درك اين مفهوم است كه ايا سلول هاي جنين انسان ميتوانند صدماتي را حمله هاي قلبي به آنها وارد كرده جبران كنند يا نه.

چنانچه می دانید، حمله قلبي به ماهيچه ها و رگ هاي قلب كه پمپ کردن خون را به سراسر بدن ممکن مي سازد، صدمه مي زند. مدت هاست كه پزشكان در جستجوي راهي براي بازسازی اين صدمات هستند. بعضي متخصصان بر اين باورند كه كليد حل اين معما در دست سلول هاي بنيادي است.
اين سلول ها توانايي تبديل به هر نوع تيپ سلولي كه احتياج باشد را دارند، از جمله سلول هاي ماهيچه اي.

تا كنون مطالعات نشان داده است كه سلولهاي بنيادي رويان مي توانند باعث بهبود جريان خون پس از حمله قلبي در حيوانات كوچك، مانند جوندگان شوند.اما در انسان ها بحث هاي اخلاقي سبب كند شدن روند تحقيقات در رابطه با مزاياي سلولهاي روياني براي قلب هاي بيمار شده است.

در آزمايشات انساني ، دانشمندان براي شفا بخشي از سلول هاي بنيادي مغز استخوان يك بيمار استفاده كرده اند. اين سلولها به اندازه سلول هاي جنيني انعطاف پذير نيستند، اما گاهي اوقات مي توان آنها را وادار به تغيير كردن به نوع خاصي، كه مطلوب ما است، كرد.
بيماراني كه به اين طريق درمان شده اند مي توانند مقدار خون بيشتري را ، نسبت به بيماراني كه درمان نشده اند پمپ كنند. اما محققان بر اين اميد اند كه سلولهاي جنيني مي توانند اثر به مراتب قوي تر داشته باشند.

در اين آزمايش محققان در حدود 30 ميليون سلول بنيادي را به قلب هاي 9 گوسفند كه از حمله قلبي صدمه ديده بودند، تزريق كردند.آنها متوجه شدند كه پمپ خون در اين گوسفندان به ميزان 15% نسبت به گوسفندان درمان نشده بهبود يافته است. نشان هاي مشخصي از سلول هاي بنيادي درون قلب گوسفندان يافت شد كه حاكي از اين بود كه سلول هاي بنيادي شروع به كار كرده اند و جايگزين بعضي از بافت هاي صدمه ديده شده اند.

اين گروه محققان در حال حاضر مشغول انجام آزمايشاتي هستند تا قدرت شفا بخشي سلول هاي بنيادي انسان را در بابون ها دريابند
.

منبع